آیا زنده خواری همان گیاه خواریست ؟
آیا زنده خواری همان گیاه خواریست ؟ تفاوت در چیست ؟
ﻫﺮﮔﺰ زنده خواری را ﺑﺎ گیاه خواری اﺷﺘﺒﺎه ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﺑﻌﻀﯽ اﺷﺨﺎص ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﯿﻦ زنده خواری و گیاه خواری ﻓﺮﻗﯽ ﺑﮕﺬارﻧﺪ و ﺣﺎل اﯾﻦ ﮐﻪ گیاه خواری ﺑﻪ ﻋﻮض اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﯾﮏ راه ﺻﺤﯿﺢ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ آنﻫﺎ را ﺑﯿﺸﺘﺮ در اﺷﺘﺒﺎه ﻣﯽاﻧﺪازد. ﻓﻘﻂ اﺟﺘﻨﺎب از ﺧﻮردن ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺮای ﺑﻬﺪاﺷﺖ، ﮐﺎر ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﭼﯿﺰی اﺳﺖ. ﻧﺎن ﺳﻔﯿﺪ، ﺑﺮﻧﺞ ﺻﺎف ﺷﺪه، ﺷﮑﺮ، ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﺟﺎت و ﻏﯿﺮه ﻫﺮ ﯾﮏ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺿﺮرش ﮐﻤﺘﺮ از ﺿﺮر ﮔﻮﺷﺖ ﻧﯿﺴﺖ.
اﮔﺮ ﯾﮏ ﮔﯿﺎه ﺧﻮار در ﺻﺪد ﺑﺮآﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻧﺎن ﺳﻔﯿﺪ ﯾﺎ ﭘﻠﻮ ﯾﺎ ﺷﮑﺮ و ﯾﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ آنﻫﺎ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﭼﻨﺪ ﻣﺎه ﺑﯿﺸﺘﺮ زﻧﺪه ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﺪ. گیاه خواری ﺑﺎ ﭘﺨﺖ و ﭘﺰ ﻫﯿﭻ ارزﺷﯽ ﻧﺪارد. ﺑﺰرگﺗﺮﯾﻦ ﮔﯿﺎه ﺧﻮاران آﻣﺮﯾﮑﺎ، اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن، ﻫﻨﺪوﺳﺘﺎن ﺑﻌﺪ از ﺧﻮاﻧﺪن ﮐﺘﺎب ﻣﻦ ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت ﺧﻮد ﭘﯽ ﺑﺮده، در ﺻﻔﺤﻪﻫﺎی ﻣﺠﻼﺗﺸﺎن اﻗﺮار ﻧﻤﻮده و روش زﻧﺪه ﺧﻮاری را راه ﺻﺤﯿﺢ اﻋﻼن ﮐﺮده اﻧﺪ. آنﻫﺎ اﮐﻨﻮن ﮐﺘﺎبﻫﺎی ﻣﺮا ﺑﻪ ﻓﺮوش ﻣﯽرﺳﺎﻧﻨﺪ و ﺑﺮای زنده خواری ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. اﺻﻮﻻ ﻣﻘﺼﻮد ﮔﯿﺎهﺧﻮاران ﺗﻨﺪرﺳﺘﯽ اﻧﺴﺎن و دﻓﺎع از ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ آنﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﮐﺸﺘﻦ ﯾﮏ ﻣﻮﺟﻮد زﻧﺪه را ﻏﯿﺮ اﻧﺴﺎﻧﯽ و ﮔﻨﺎه ﺣﺴﺎب ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ زﻧﺪه ﺧﻮاری ﺗﺎزﮔﯽ ﻧﺪارد. آنﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺳﺨﺖ در اﺷﺘﺒﺎه اند. ﺑﻌﻀﯽ از آﻧﺎن ﻏﺬاﻫﺎی زﻧﺪه را در ﺿﻤﻦ وﺳﺎﯾﻞ ﭘﺰﺷﮑﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﺮای ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ. ﺑﯿﻦ اﯾﻦ روش و زنده خواری ﮐﺎﻣﻞ ﮐﻪ ﺑﻨﺪه ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﮐﻨﻢ از زﻣﯿﻦ ﺗﺎ آﺳﻤﺎن ﺗﻔﺎوت اﺳﺖ. آنﻫﺎ ﻣﻮاد زﻧﺪه ﻧﺒﺎﺗﯽ را ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺧﻮراك ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑﺸﺮ اﻋﻼن ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ. آنﻫﺎ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد مرده و داروﻫﺎی ﺳﻤﯽ را ﺻﺮﯾﺤﺎ ﻣﺤﮑﻮم ﻧﻤﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. آنﻫﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﻏﺬاﯾﯽ درﺳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و از وﯾﺘﺎﻣﯿﻦﻫﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و ﺑﺮای ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻣﺮضﻫﺎ دﺳﺘﻮرات ﻣﺨﺼﻮﺻﯽ ﺻﺎدر ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﺗﺎ از اﯾﻦ راه از ﻣﺮدم ﺳﺎدهﻟﻮح ﭘﻮلﻫﺎی ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺑﯿﺎورﻧﺪ. اﯾﻦ ﯾﮏ ﺷﺎرﻻﺗﺎﻧﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﻮردن آب ﺗُﺮب ﯾﺎ آب ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ را ﻟﯿﻮان ﻟﯿﻮان ﺑﻪ ﻣﺮدم ﺗﺠﻮﯾﺰ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ در ﺻﻮرﺗﯽﮐﻪ ﻣﺎ از ﻫﻤﯿﻦ ﺳﯿﺐ زﻣﯿﻨﯽ و ﺗُﺮب ﺳﺎﻻدﻫﺎی ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﻤﺰه ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ و ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﯽرﺳﺎﻧﯿﻢ.
ﻣﻦ در اﯾﻦﺑﺎره ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﻣﺮدم ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ آنﻫﺎ ﻫﯿﭻ وﻗﺖ ﻓﺮاﻣﻮش ﻧﮑﻨﻨﺪ. اﯾﻦ واﺟﺐﺗﺮﯾﻦ و اﺳﺎﺳﯽﺗﺮﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻄﻠﺐ اﺳﺖ و ﭘﺎﯾﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ در اﯾﻦ ﮐﺘﺎب ﮐﻮﭼﮏ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎر ﺗﮑﺮار ﺷﻮد ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻧﺪارد، ﭼﻮن ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎی ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﺛﺒﺎت اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ اﺳﺎﺳﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
آن ﻫﻤﻪ زﯾﺴﺖﻧﺸﻨﺎﺳﺎن، داﻧﺸﻤﻨﺪان، ﭘﺰﺷﮑﺎن، ﻃﺒﯿﻌﯽداﻧﺎن، ﮔﯿﺎهﺧﻮاران و ﻏﯿﺮه ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎل آﻣﺪه اﻧﺪ ﻓﻘﻂ ﺗﻼش ﮐﺮده اﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮای ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ وﺳﺎﯾﻠﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ دارو، واﮐﺴﻦ، ورزش، آب و ﺑﺮق درﻣﺎﻧﯽ، ﻋﻤﻞ ﺟﺮاﺣﯽ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﻏﺬاﯾﯽ و از اﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﻨﺪ. آنﻫﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺧﻮد، ﺧﻮاه ﻧﺎﺧﻮاه ﻗﺒﻮل ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺮض ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮده، ﻫﺴﺖ و ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﺑﺮای ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ آنﻫﺎ اﯾﻦ وﺳﺎﯾﻞ ﻓﻮق اﻟﺬﮐﺮ را ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﺮد و رﻓﺘﻪ رﻓﺘﻪ آنﻫﺎ را ﺗﮑﻤﯿﻞ ﻧﻤﻮد ﺗﺎ ﺑﺮای ﻫﺮ ﯾﮏ از اﻣﺮاض ﯾﮏ دارو ﯾﺎ ﯾﮏ واﮐﺴﻦ ﯾﺎ ﯾﮏ ﻏﺬای ﺑﺨﺼﻮص و ﯾﺎ ﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﺟﺮاﺣﯽ ﮐﺸﻒ ﮔﺮدد.
ﻣﻦ ﺧﻮد را ﻧﻪ زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎس و ﻧﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ و ﻧﻪ ﯾﮏ وﺳﯿﻠﻪ ﺑﺮای ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ اﻣﺮاض ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻢ. ﻣﻦ ﻧﮕﺎه ﮐﺮده ام ﺑﻪ آﺳﻤﺎن، ﺑﻪ ﺳﺘﺎرﮔﺎن، ﺑﻪ درﺧﺘﺎن، ﺑﻪ ﮔﻞﻫﺎ، ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮدات ﮐﻮﭼﮏ و ﺑﺰرگ و از ﻃﺒﯿﻌﺖ ﯾﮏ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎده ای را ﯾﺎد ﮔﺮﻓﺘﻪام. ﻣﻦ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻐﺬﯾﻪ را آﻣﻮﺧﺘﻪام و اﯾﻦ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺧﺪای ﺑﺰرگ ﺑﺮای ﺗﻐﺬﯾﻪ اﻧﺴﺎن ﻓﻘﻂ ﻣﻮاد زﻧﺪه ﻧﺒﺎﺗﯽ را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ و ﺑﺮای اﻧﺴﺎن ﻣﺮض در ﻧﻈﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﻤﺎم اﻣﺮاض ﯾﮏ ﭘﺪﯾﺪه ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮد اﻧﺴﺎن ﺑﺮای ﺧﻮد ﺑﻪ وﺟﻮد آورده اﺳﺖ. ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺧﻼف ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﻋﻮض اﯾﻦ ﮐﻪ وﺳﺎﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﺮای ﻣﻌﺎﻟﺠﻪی اﻣﺮاض ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻢ ﻋﻠﺖ ﺧﻮد ﻣﺮض را ﮐﺸﻒ ﮐﺮده ام و اﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﺑﺮای ﺗﻤﺎم ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﯾﮑﺴﺎن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از داﺧﻞ ﮐﺮدن ﻣﻮاد مرده ﺑﻪ ﺑﺪن.
ﻫﺮ ﻣﺎده ای ﻏﯿﺮ از ﻣﻮاد زﻧﺪه ﻧﺒﺎﺗﯽ ﯾﮏ ﻣﺎده ﻏﯿﺮ ﻃﺒﯿﻌﯽ، مرده و ﺳﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮد ﺳﺒﺐ ﺑﺮوز ﮐﻠﯿﻪ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﻦ ﺑﺮای ﻧﺠﺎت دادن ﻣﺮدم از ﻫﺮ ﻧﻮع ﻣﺮض ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻢ از ﻫﺮ ﻧﻮع ﻣﻮاد مرده، ﻏﯿﺮ ﻃﺒﯿﻌﯽ و ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ اﺟﺘﻨﺎب ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﻣﺼﺮف آن ﻣﻮادی را ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪن اﻣﺮاض ﻣﯽﺷﻮد ﻣﻨﻊ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻢ، ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮد ﻋﻠﻞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ را از ﺑﯿﻦ ﻣﯽﺑﺮم.
همچنین بخوانید: چرا زیست شناسان سیاه را سفید و سفید را سیاه می بینند ؟
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ از ﻓﻮاﯾﺪ ﻣﻮاد زﻧﺪه ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺮای ﻣﺮدم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﻣﺨﺼﻮﺻﯽ ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، ﮐﺎر اﺳﺎﺳﯽ اﻧﺠﺎم ﻧﻤﯽدﻫﻨﺪ. ﻣﺮدم ﻧﺒﺎﯾﺪ از ﻣﻔﯿﺪ ﺑﻮدن ﻣﻮاد زﻧﺪه ﺻﺤﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻣﻮاد زﻧﺪه ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ اﻧﺴﺎن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺮای او ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺻﺎف ﮐﺮده ﺑﺮای ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎ ﺿﺮوری اﺳﺖ. آنﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ از ﻋﻠﻞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﯾﻌﻨﯽ از ﻣﻀﺮ ﺑﻮدن ﺧﻮراﮐﯽﻫﺎی مرده و ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. آن اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﻣﻮاد زﻧﺪه را ﭼﻮن ﯾﮏ وﺳﯿﻠﻪ درﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای ﺑﯿﻤﺎران ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ، ﺧﻮدﺷﺎن را ﺳﺎﻟﻢ ﺗﺼﻮر ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻮاد مرده ﻣﯽﺧﻮرﻧﺪ و از ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻠﻒ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و زن و ﺑﭽﻪﻫﺎی ﺧﻮد را ﻫﻢ در ﻫﻤﯿﻦ راه ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﻨﺪ. اوﻟﯿﻦ ﺧﺎﻧﻮاده زﻧﺪهﺧﻮار ﺣﻘﯿﻘﯽ در ﺗﻤﺎم ﺟﻬﺎن ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻨﺪه ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ و اوﻟﯿﻦ ﺷﺨﺺ ﮐﺎﻣﻼ زﻧﺪهﺧﻮار ﮐﻪ در ﻋﻤﺮ ﺧﻮد ﻫﯿﭻ ﺧﻮراك مرده ﻧﺨﻮرده اﺳﺖ دﺧﺘﺮ ﭘﺎﻧﺰده ﺳﺎﻟﻪ ﻣﻦ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
ﻗﺒﻞ از اﻧﺘﺸﺎر ﮐﺘﺎب ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﭘﺨﺖ و ﭘﺰ را ﻋﻠﻞ اﺻﻠﯽ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ اﻋﻼم ﻧﮑﺮده و از ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﺣﺬف ﻧﻨﻤﻮده اﺳﺖ. ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻋﻠﻢ ﭘﺰﺷﮑﯽ و داروﺳﺎزی را ﺻﺮﯾﺤﺎ ﻣﺤﮑﻮم ﻧﻨﻤﻮده اﺳﺖ. ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻏﺬای ﺧﺎم ﮔﯿﺎﻫﯽ را ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺧﻮراك اﻧﺴﺎن ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﻨﻤﻮده اﺳﺖ. ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ بعضی رﺳﺘﻮران ها در تبلیغات، درس ﺧﻮد را ﺧﻮب ﯾﺎد ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﭼﻮن ﺣﺒﻮﺑﺎت ﻧﯿﻢ ﭘﺨﺘﻪ و اﻧﻮاع ﭘﻨﯿﺮ، ﻧﺎن، ﻣﺎﺳﺖ و ﺷﯿﺮ ﺟﺰو ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ خام خواری ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﻧﺎن ﭼﻪ ﺳﻔﯿﺪ و ﭼﻪ ﺳﯿﺎه، ﭼﻪ ﻧﻔﺖﭘﺰ و ﭼﻪ ﻫﯿﺰمﭘﺰ ﻣﺎده ای اﺳﺖ مرده ﮐﻪ ﺑﺎ اﺣﺘﯿﺎﺟﺎت ﺑﺪن اﻧﺴﺎن ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﯽ ﻧﺪارد. ﻣﻮاد ﺣﯿﻮاﻧﯽ ﭼﻪ ﺧﺎم و ﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺳﻢ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و آدﻣﯽ را ﻣﺴﻤﻮم ﻣﯽ ﺳﺎزﻧﺪ. اﺻﻞ ﺧﺎمﺧﻮار آن ﮐﺴﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ آﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺧﻮد ﻟﺐ ﺑﻪ ﻣﻮاد مرده، ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﺣﯿﻮاﻧﯽ ﻧﺰﻧﺪ، ﺣﺴﺎبﻫﺎی وﯾﺘﺎﻣﯿﻦ و ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ را ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻓﺮاﻣﻮش ﻧﻤﺎﯾﺪ و ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ را ﺑﺪاﻧﺪ. ﻏﺬای زﻧﺪه ﮔﯿﺎﻫﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﻼﻣﺘﯽ و ﻃﻮل ﻋﻤﺮ، ﻣﻮاد مرده ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺮض و ﻣﺮگ.
بخشی از کتاب زﻧﺪه ﺧﻮاری (ﺧﺎم ﺧﻮاری) نویسنده : آ .د .آواﻧﺴﯿﺎن
از شما متشکریم که تا انتهای این مقاله با ما همراه بودید. سوالات خود را در قسمت “نظرات” با ما در میان بگذارید، همچنین اگر ایده یا نظری در رابطه با این مطلب دارید، خوشحال می شویم آن را با ما در میان بگذارید.
آرد ذرت را با خواص پیشگیری از بیماری های قلبی، پیشگیری از ناراحتی های دستگاه گوارش به ویژه یبوست و مشکلات ناشی از آن، درمان دیابت و پیشگیری از کاهش حافظه، بدون هيچ اسانس و افزودنی شيميايی، از فروشگاه عطارک تهيه نماييد.