با پرخاشگری کودکان چه کنیم؟
با پرخاشگری کودکان چه کنیم؟
معنی اولیه پرخاش به هیچ وجه چنان منفی نیست که امروز از این کلمه استنباط می شود. با توجه به ریشه این کلمه ممکن است هر کسی هر چند با نیتی خوب به دیگری نزدیک شود این نزدیک شدن انعکاس منفی داشته باشد چون امکان دارد با این کار حقوق دیگری را پایمال و او را تهدید کند، بنابراین امروزه از کلمه پرخاش یا پرخاشگری به طور کلی رفتاری درک می شود که به حمله به یک انسان و آسیب رساندن به او می انجامد.
دعواهای روزانه
بچه هایی که دیگران را می زنند برای این کار خود دلایلی دارند. از آن جا که آن ها نمی توانند مشکلشان را با دیگران به صورت دوستانه و با گفت و گو حل کنند بی اختیار، مقاومت بدنی نشان می دهند، یعنی ضربه می زنند، نیشگون می گیرند و کتک می زنند، وقتی کودکی اصلا نتواند در شرایط حاد با کمک کلمات احساساتش را بروز دهد و به این وسیله وضعیت دعوا را روشن یا حل کند رفتار او به عنوان ناهنجاری رفتاری بررسی و داوری می شود.
با پرخاشگری کودکان چه کنیم؟
پرخاش چگونه بروز می کند؟
وقتی رفتارهایی در رفتارهای اجتماعی غیر دوستانه مثل خشونت، ویرانگری، نزاع طلبی، نداشتن توانایی برای حل دعواها یا تشنج ناشی از خشم بی انگیزه آشکار می شود. اگرچه معمولا از رفتار پرخاشگرانه ترس انبساط نمی شود چون ترس در کنار رفتار پرخاشگرانه کودک کم رنگ می شود و به این ترتیب در پشت آن مخفی می ماند پس این نکته تقویت می شود که بچه های پرخاشگر ناراحت کننده تر و از لحاظ اجتماعی غیر عادی تر از کودکان ترسو هستند. بیشتر وقت ها پدر و مادرها و مربیان فقط به پرخاشگری کودک توجه دارند و به ندرت به ترس پنهان او پی می برند.
پرخاشگری شکلی از تخلیه تنش های انباشته شده است. وقتی پرخاشی از کودک سر می زند دلیلی آشکار بر این است که مشکلی در زندگی احساسی او پیش آمده است.