تاثیر فصول بر مغز، خلق و خو و میل جنسی
تاثیر فصول بر مغز، خلق و خو و میل جنسی
هوای زمستانی گاهی شبیه سکوتی است که درون ذهن نفوذ می کند. خیابانها زود تاریک می شوند، مردم زودتر به خانه می روند و نور روز مثل خاطرهای کوتاه می گذرد. این تغییر ساده در طول روز و دما فقط یک تغییر بیرونی نیست؛ درون بدن ما شبکهای از تغییرات هورمونی و عصبی را فعال می کند که روی خواب، خلقوخو، حافظه، تصمیمگیری و حتی میل جنسی تأثیر می گذارد. در ادامه به مهمترین مکانیسمها و پیامدهای این پدیده می پردازیم و راهکارهای عملی برای مدیریت آنها را نیز بیان می کنیم.
تاثیر فصول بر مغز، خلق و خو و میل جنسی
نور و ریتم زیستی
بدن انسان یک ساعت داخلی دارد که به آن ریتم شبانه روزی یا سیرکادین می گویند. هستهٔ سوپراکیاسماتیک (SCN) در مغز، مثل مدیر این ساعت عمل می کند و با گرفتن سیگنال از نور محیط، زمانبندی ترشح هورمونها را تنظیم می کند. نور روز باعث می شود ملاتونین، هورمونی که خواب را تشویق می کند، مهار شود و در مقابل هورمونهای بیداری و انرژی مانند کورتیزول تنظیم شوند. در زمستان که روزها کوتاه و تاریکی طولانی تر است، ملاتونین زودتر و بیشتر ترشح می شود و سروتونین که خلق و انگیزه را تقویت می کند، کاهش می یابد. نتیجه: خواب بیشتر، انرژی و انگیزه کمتر و حس خوابآلودگی یا کندی در طول روز.
افسردگی فصلی و نقش نور
تاریکی طولانی فصل سرد می تواند فعالیت آنزیمی که تولید سروتونین را کنترل می کند کاهش دهد؛ این یکی از دلایل بروز افسردگی فصلی (SAD) است. علائم معمول شامل خلق افسرده، کاهش انرژی، پرخوری یا خواب بیش از حد و در برخی افراد کاهش میل جنسی است. خوشبختانه درمانهایی موثر وجود دارد: نوردرمانی (نشستن روبهروی چراغهای مخصوص با شدت نور بالا در صبح)، افزایش فعالیت بدنی، و حفظ ارتباطات اجتماعی می توانند تعادل شیمیایی مغز را تا حد زیادی بازگردانند.
ذهنیت و تفسیر شناختی
علت واکنش ما به فصلها تا حد زیادی تحت تأثیر نگرش و تفسیر ذهنی است. فردی که زمستان را فرصتی برای آرامش، مطالعه و صمیمیت میبیند، احساس بهتری خواهد داشت و در مغز او دوپامین و دیگر ناقلهای عصبی پاداش بیشتر فعال می شوند. برعکس، دید منفی به فصل مثل حس منزوی شدن یا کسالت می تواند استرس و اضطراب را تشدید کند. در نتیجه، تمرین تغییر نگرش و تمرکز بر جنبههای مثبت فصلها می تواند اثرات منفی بیولوژیک را تضعیف کند.



