رفتار همدلانه چگونه شکل می گیرد ؟
رفتار همدلانه چگونه شکل می گیرد ؟
برای این که رفتار همدلانه شکل بگیرد، فرد سه مرحله کلی را در درون خود پشت سر می گذارد، مشارکت هیجانی : مشاهده درد و ناراحتی دیگران که منجر به ایجاد هیجانات قوی در شخص می شود. گاهی این درد چنان می تواند تسریع یابد که گویی خود شخص آن درد و رنج را تجربه کرده است. توجه به مسئله از دریچه ی نگاه دیگران، همانند سازی فرد با دیگران باعث ناراحتی طرف مقابل می شود، بهترین پاسخ به ناراحتی دیگرانی که ناراحت شدن، آرام کردن آن هاست. بنابراین لازم است که فرد همدلی کننده از دریچه دید فرد مشکل دار به مشکل نگاه کند، انگار که عینک او به چشم زده است و می داند که مشکل پیش آمده مربوط به خود او نیست و در واقع اگر عینک را بردارد جور دیگر خواهد دید.
تنظیم هیجان، در این مرحله شخص هیجانات خودش را تنظیم می کند و ناراحتی را از خود دور می کند. بدون تنظیم هیجان او نمی تواند به درستی مشکل را تجزیه و تحلیل و به دیگران در حل مسئله شان کمک کند.
در عمل چگونه همدلی کنیم !؟
شاید به نظر آسان برسد که بخواهیم با دیگران در موقعیت های گوناگون همدلی نشان دهیم. اما در عمل وقتی در موقعیت قرار می گیریم، دقیقا نمی دانیم که چه باید بکنیم، در این جا اصول همدلی را به شکل عملی و گام به گام همراه با مثال شرح می دهم.
گام اول :
مشاهده فردی است که مشکل دارد. باید در مواجه با این فرد به درد دل هایش با دقت گوش دهیم، به خصوصیات حرف زدن او (تن صدا، لحن صحبت کردن، مکث ها و …) توجه کنیم، به تغییرات صورت او نگاه کنیم و حرکات بدنش را زیر نظر داشته باشیم. از آن جا که همدلی تشخیص و درک هیجان دیگران است رسیدن به همدلی بدون مشاهده و درک هیجانات دیگران غیر ممکن است.
گام دوم :
تشخیص حالت هیجانی فرد است، اکنون که با دقت و هشیاری حرکت فرد را زیر نظر گرفته ایم، لازم است بر اساس مشاهدات خود حالت هیجانی فرد را نیز تشخیص دهیم، به عبارتی باید بفهمیم حالت او را چه طور می توانیم توصیف کنیم، آیا او ناراحت، عصبانی، مضطرب، نگران و … است؟
گام سوم :
یافتن موضوعی است که باعث ایجاد این حالت هیجانی شده است. بعد از تشخیص هیجان و احساس درونی دیگران اکنون ضروری است که بفهمیم چه مسئله ای باعث تجربه این حالت شده است ؟ همدلی کردن کامل چیزی بیشتر از تشخیص حالات هیجانی دیگران را می طلبد. از آن جا که هیجانات به اشیا یا موضوعات و افراد معطوف می شوند فرد همدلی کننده باید بفهمد شی یا شخص یا موضوعی که باعث ایجاد چنین احساسی در فرد شده چه بوده است ؟
گام چهارم :
پیدا کردن زمینه هیجانی است که در پس موضوع وجود دارد، یعنی این که بفهمیم کدام جنبه از آن مشکل یا موضوع است که روی فرد اثر گذاشته است.
گام پنجم :
توجه به خصوصیات شخصیتی و زمینه ی فرهنگی – اجتماعی افرادی است که با مسئله ای رو به رو شده اند. فرد همدلی کننده باید متوجه شود این عوامل چگونه روی طرز تلقی و تجزیه تحلیل افراد از مسائل زندگی شان اثر می گذارد.
همچنین بخوانید: همدلی چیست و چگونه با دیگران همدلی کنیم؟
گام ششم :
دیدن دوباره مسئله با عینک دیگران است. پس از مرور ویژگی ها و دغدغه های تربیتی، فرهنگی و شخصیتی افراد باید از نو احساس آن ها را در مقابل آن موقعیت خاص تعریف کنیم. در واقع ماجرا را از چشم آن ها ببینیم.
گام هفتم :
ابراز و بیان این است که ما می توانیم احساسات دیگران را درک کنیم.
گام هشتم :
واکنشی نشان دهیم که موید این باشد که در ذهن مان فرد را سرزنش یا حتی قضاوت نمی کنیم و او مجاز است که چنین احساسی داشته باشد، مثلا بگوییم طبیعی است که تحمل وضعیت پیش آمده برای شما خیلی سخت می باشد.
گام نهم :
توجه به تلاش افراد در کنار آمدن با مشکل یا حل مسئله شان است. به عبارتی ما به اقدامات و تلاشی که آن ها برای حل مشکل خود انجام می دهند، توجه و علاقه نشان می دهیم.
گام دهم :
پیشنهاد دادن راه حل یا شراکت در حل مسئله است. مثلا به این شکل که بیا ببینم می توانیم با هم راهی پیدا کنیم ؟
از شما متشکریم که تا انتهای این مقاله با ما همراه بودید. سوالات خود را در قسمت “نظرات” با ما در میان بگذارید، همچنین اگر ایده یا نظری در رابطه با این مطلب دارید، خوشحال می شویم آن را با ما در میان بگذارید.
معجون تقويت اعصاب را با خواص تقويت اعصاب، آرامبخش، ضد استرس، بدون هيچ اسانس و افزودنی شيميايی، از فروشگاه عطارک تهيه نماييد.