آیا تغذیه ما مصنوعی، شیمیایی و سمی است ؟!
آیا تغذیه ما مصنوعی، شیمیایی و سمی است ؟! در این باره بیشتر بدانید.
ﻋﻠﻢ ﭘﺰﺷﮑﯽ دﻧﯿﺎی ﻣﺎ را ﺧﺮاب ﻧﻤﻮده، ﻣﯽﺧﻮاﻫﺪ ﯾﮏ دﻧﯿﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ، ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﺳﻤﯽ ﺑﺴﺎزد. ﻋﻠﻢ ﭘﺰﺷﮑﯽ، ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻠﻢ ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﺳﻤﯽ. وارد ﯾﮏ داروﺧﺎﻧﻪ ﺑﺸﻮﯾﺪ، آﯾﺎ ﯾﮏ ﻣﺎده ﻃﺒﯿﻌﯽ در آﻧﺠﺎ ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ؟ ﻧﻪ. وارد آشپزخانه ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺑﺸﻮﯾﺪ، آﯾﺎ ﻏﺬاﯾﯽ زﻧﺪه و ﻃﺒﯿﻌﯽ در آﻧﺠﺎ ﺧﻮاﻫﯿﺪ ﯾﺎﻓﺖ؟ ﺧﯿﺮ.
اﮐﻨﻮن روی ﺳﺨﻨﻢ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﭘﺰﺷﮑﺎن ﺷﺮﯾﻒ اﯾﺮاﻧﯽ اﺳﺖ و از آنﻫﺎ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ آﯾﺎ ﺟﺎﯾﺰ اﺳﺖ اﯾﻦ وﺿﻊ اﺳﻔﻨﺎك را ﺑﯿﺶ از اﯾﻦ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﻮد؟ ﻣﻦ از همه آنﻫﺎ اﺳﺘﺪﻋﺎ دارم ﺣﻘﯿﻘﺖ را ﺑﺎ واﻗﻊ ﺑﯿﻨﯽ از ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻨﮕﺮﻧﺪ، از اﺛﺮات ﻇﺎﻫﺮی و ﻓﺮﯾﺒﻨﺪه داروﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﭙﻮﺷﻨﺪ و اﺳﺎﺳﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﮔﺬﺷﺘﻪ از ﻋﻤﻞﻫﺎی ﺟﺮاﺣﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ آنﻫﺎ ﺑﯽ ﺟﺎ و ﺑﯽ ﻣﻮرد اﻧﺠﺎم ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ، ﭘﺰﺷﮑﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎ اﻧﺠﺎم وﻇﯿﻔﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﭼﻪ وﺳﺎﯾﻠﯽ ﺑﯿﻤﺎران را درﻣﺎن ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﻏﯿﺮ از اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ داروﻫﺎی ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﻏﺬای مرده آنﻫﺎ را ﻣﺪاوا ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ؟ اﮐﻨﻮن ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﯽﺷﻮد اﯾﻦ دو ﻣﺎده ﻋﺎﻣﻞ اﺻﻠﯽ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﻨﺪ، ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﯾﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎن ﻧﻪ ﻓﻘﻂ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎران را ﺷﻔﺎ ﻧﻤﯽﺑﺨﺸﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺳﺒﺐ اﯾﺠﺎد و توسعه ﺧﻮد ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻬﺒﻮد ﻇﺎﻫﺮی و ﻣﻮﻗﺘﯽ ﺣﺎل ﺑﯿﻤﺎران ﻓﻘﻂ رﯾﺸﻪ ﺑﯿﻤﺎری را ﻣﺴﺘﺤﮑﻢﺗﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
اﮐﻨﻮن از ﭘﺰﺷﮑﺎن ﺷﺮاﻓﺘﻤﻨﺪ اﯾﺮاﻧﯽ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ آﯾﺎ ﻣﺎﯾﻠﻨﺪ ﺑﻌﺪ از ﺷﻨﯿﺪن ﺣﻘﯿﻘﺖ اﻣﺮ ﺑﺎز ﻫﻢ ﺑﻪ اﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﺧﻮد اداﻣﻪ ﺑﺪﻫﻨﺪ؟ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣﺮوز آنﻫﺎ ﺗﻘﺼﯿﺮی ﻧﺪاﺷﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﻪ آنﻫﺎ اﯾﻨﭽﻨﯿﻦ آﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ و ﺑﻪ ﺗﺼﻮر آنﻫﺎ اﯾﻦ ﯾﮕﺎﻧﻪ راه ﺻﺤﯿﺤﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﺑﺪﻫﻨﺪ و راه دﯾﮕﺮی ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ، وﻟﯽ اﮐﻨﻮن ﻣﻦ ﺑﻪ آنﻫﺎ راه ﺻﺤﯿﺢ را ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻢ. اﮔﺮ اﻣﺮوز اﯾﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ اﯾﻦ راه ﺻﺤﯿﺢ و اﻧﺴﺎﻧﯽ را اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻓﺮدا ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺳﻬﻞاﻧﮕﺎری ﺧﻮد ﺑﺮای ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﯿﺶ ﻣﺮدم ﺷﺮﻣﻨﺪه ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻣﺎﻧﺪ.
ﺑﺮادران و ﺧﻮاﻫﺮان ﻋﺰﯾﺰ، ﺗﻘﺎﺿﺎی ﻣﻦ از ﺷﻤﺎ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻣﻦ از ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺧﻮاﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ از ﺟﻠﻮی آن ﺑﯿﻤﺎراﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺎلﻫﺎ زﺟﺮ ﮐﺸﯿﺪه اﻧﺪ، ﻣﺒﺎﻟﻎ ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﭘﻮل ﺧﺮج نموده اند، ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﻮع آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎی ﺳﺨﺖ و ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ ﺗﻦ در داده اند، دهﻫﺎ ﭘﺰﺷﮏ، ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن و دارو ﻋﻮض نموده اند ﺗﺎ از رﻧﺞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﺧﻮد ﻧﺠﺎت ﯾﺎﺑﻨﺪ وﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﻧﺘﯿﺠﻪای ﻧﮕﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ، از ﺟﻠﻮی اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎران ﺧﻮراكﻫﺎی مرده را ﮐﻨﺎر ﺑﮑﺸﯿﺪ و ﺑﻪ ﺟﺎی آن ﻏﺬای زﻧﺪه را ﻗﺮار ﺑﺪﻫﯿﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺑﺸﻘﺎب ﻏﺬای ﻏﯿﺮ ﻃﺒﯿﻌﯽ و مرده را ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﺸﻘﺎب ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ و زﻧﺪه ﻋﻮض ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ. ﺗﻘﺎﺿﺎی ﻣﻦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎران آن ﻏﺬاﯾﯽ را ﺑﺪﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ و ﻫﻤﺴﺮ و دﺧﺘﺮم و ﺳﺎﯾﺮ زﻧﺪه ﺧﻮاران ﺳﺎﻟﯿﺎن دراز ﻣﺼﺮف ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، آن ﻏﺬاﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮنﻫﺎ ﺳﺎل ﻧﯿﺎﮐﺎن ﺷﻤﺎ ﺧﻮرده اﻧﺪ، آن ﻏﺬاﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺪای ﺑﺰرگ ﺑﺮای همه ﻣﻮﺟﻮدات زﻧﺪه ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﻤﻮده و ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﺎ ﺳﭙﺮده اﺳﺖ. ﻫﻢوﻃﻨﺎن ﻋﺰﯾﺰ، ﺧﻮب ﻓﮑﺮش را ﺑﮑﻨﯿﺪ اﮔﺮ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻻزم ﻣﯽداﻧﺴﺖ ﻗﺎدر ﺑﻮد ﺑﺮای ﻣﺎ درﺧﺖ ﮐﻮﻓﺘﻪ و ﺑﻮﺗﻪ ﭼﻠﻮﮐﺒﺎب ﯾﺎ ﺑﺎﻗﻼﭘﻠﻮ ﺗﻬﯿﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ!
ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﮐﻪ همه ﻣﺮدم را اجبارا زنده خوار ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ روزی ﻣﯽرﺳﺪ ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ را روی آﺗﺶ ﺣﺮام ﮐﺮدن ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺣﺴﺎب ﻣﯽﺷﻮد، وﻟﯽ اﻣﺮوزه ﻫﻨﻮز ﻣﺮدﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮﻧﺪ ﺑﻤﯿﺮﻧﺪ وﻟﯽ از ﺑﺎﻗﻼ ﭘﻠﻮ ﻣﺤﺮوم ﻧﻤﺎﻧﻨﺪ. ﻣﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺷﺨﺎص ﮐﺎری ﻧﺪارﯾﻢ، ﺷﻤﺎ در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول آن ﺑﯿﻤﺎراﻧﯽ را ﻧﺠﺎت دﻫﯿﺪ ﮐﻪ داوﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺣﺎﺿﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺑﺸﻮﻧﺪ. ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺣﻘﯿﻘﺖ را اﻋﻼم ﮐﻨﯿﺪ، ﮔﻔﺘﻪﻫﺎی ﻣﺮا ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ و ﺑﮕﺬارﯾﺪ ﻣﺮدم راه ﺧﻮد را آزاداﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻣﺮدم ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺣﻘﯿﻘﺖ را از دﻫﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ. وﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﯽﺧﻮاﻫﻨﺪ دﻧﯿﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ را ﺧﺮاب ﻧﻤﻮده و دﻧﯿﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﺴﺎزﻧﺪ، اﺷﺘﺒﺎه ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ.
همچنین بخوانید: با رعایت این رژیم غذایی از بیماری ها خداحافظی کنید
زﯾﺮا ﻓﻘﻂ اﺷﺨﺎص ﮐﻮﺗﻪﺑﯿﻦ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺧﯿﺎل ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎر ﭘﺴﺘﻪ و ﺑﺎدام و ﺧﺮﻣﺎ و اﻧﮕﻮر ﺧﻮراﻧﺪن ﯾﮏ اﻣﺘﺤﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺑﯿﻤﺎر زﯾﺎنﺑﺨﺶ ﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ ﯾﮏ اﻣﺘﺤﺎن ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﻟﻌﮑﺲ اﻣﺘﺤﺎن آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮدﻣﺎن ﮐﻮﺗﻪﺑﯿﻦ ﻫﺰاران ﺳﺎل ﻣﺘﻮاﻟﯽ روی ﺑﺪن ﺧﻮد ﻣﻮاد مرده، ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﺳﻤﯽ را آزﻣﺎﯾﺶ نموده اند و در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ را ﺑﻪ وﺟﻮد آورده اﻧﺪ. اﮐﻨﻮن ﺗﻘﺎﺿﺎی ﻣﻦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ، ﺑﻪ اﯾﻦ اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﺧﻄﺮﻧﺎك و ﺗﺒﺎه ﮐﻨﻨﺪه ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺑﺪﻫﻨﺪ، ﺑﻪ ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺮﮔﺮدﻧﺪ و از اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ و از ﻫﻤﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽﻫﺎی دﯾﮕﺮ رﻫﺎﯾﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ.
ﺑﻌﻀﯽ اﺷﺨﺎص ﮐﻮﺗﻪ ﺑﯿﻦ ﺧﯿﺎل ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺜﻞ اﯾﻦ ﮐﻪ در ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﻣﺪرن و ﻣﺠﻠﻞ، ﭘﺴﺘﻪ و ﺑﺎدام ﺑﻮﻧﺪاده ﺧﻮردن ﻣﻤﮑﻦ ﻧﯿﺴﺖ! اﻟﺒﺘﻪ از ﺷﻬﺮﻫﺎی آﻟﻮده ﻓﺮار ﻧﻤﻮدن و در ﻣﯿﺎن ﺑﺎغ و ﺑﺴﺘﺎن و ﺟﻨﮕﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻨﺎ ﻧﻤﻮدن ﮐﺎر ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪای ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ و در آﺗﯿﻪ ﻧﮋاد ﺗﺎزه زﻧﺪه ﺧﻮاران اﯾﻦ راه را ﭘﯿﺶ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ، وﻟﯽ اﮐﻨﻮن ﺑﺮای زنده خواری اﯾﻦ ﯾﮏ ﺷﺮط ﻧﻤﯽﺑﺎﺷﺪ.
آری ﻫﺰاران ﺳﺎل اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﺑﺎ ﺧﻮراكﻫﺎی مرده و ﺑﺎ ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﺳﻤﯽ روی ﺑﺪن ﺧﻮد اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﻋﺠﯿﺐ و ﻏﺮﯾﺐ اﻧﺠﺎم ﻣﯽدﻫﻨﺪ، ﺧﻮدﺷﺎن را روز ﺑﻪ روز ﺑﻪ ﻓﻼﮐﺖﻫﺎی ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻣﯽاﻧﺪازﻧﺪ و ﺑﺎز ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺧﻮاﻫﻨﺪ از اﯾﻦ اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت وﺣﺸﺘﻨﺎك دﺳﺖ ﺑﺮدارﻧﺪ. اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﻗﻠﺐ، رﯾﻪ، ﮐﺒﺪ، ﭼﺸﻢ و ﻣﻐﺰﺷﺎن از ﮐﻤﺒﻮد ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺧﻮب ﮐﺎر ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ و ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، ﺑﺎ ﭼﻪ وﺿﻌﯽ ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ؟ ﭘﺰﺷﮑﺎن ﺑﻪ ﺟﺎی اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ آﺳﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻋﻀﻮﻫﺎ را ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﯿﻨﺪازﻧﺪ، آنﻫﺎ را ﯾﺎ ﺗﮑﻪﺗﮑﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﯾﺎ ﯾﮑﯽ از آنﻫﺎ را ﻗﻄﻊ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و ﺑﯿﺮون ﻣﯽاﻧﺪازﻧﺪ، ﯾﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﻤﻮم ﻋﻼﺋﻢ ﺑﯿﻤﺎری را ﻣﺨﻔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﯾﺎ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻋﻼﺋﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﮑﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ و ﺿﻤﻨﺎ ﺑﯿﻤﺎر را ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮراكﻫﺎی مرده ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. از اﯾﻦﮔﻮﻧﻪ اﻋﻤﺎل ﻃﺒﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺪام ﺑﺎ ﻋﻠﻞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ راﺑﻄﻪای ﻧﺪارد و اﮔﺮ ﺻﺤﯿﺢ ﺗﺮ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ اﯾﻦﻫﺎ ﻧﺰدﯾﮏﺗﺮﯾﻦ راﺑﻄﻪ را ﺑﺎ ﻋﻠﻞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ دارﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ اﯾﻦﻫﺎ ﺧﻮد ﻋﻠﻞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ. از ﮐﻤﺒﻮد ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ ﯾﻌﻨﯽ از ﻋﻠﺖ اﺻﻠﯽ ﺑﯿﻤﺎری اﺑﺪا ﺳﺨﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﺎن ﻧﻤﯽآﯾﺪ و اﮔﺮ ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺻﺤﺒﺘﯽ ﻣﯽﺷﻮد ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ وﯾﺘﺎﻣﯿﻦﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ اﯾﻦ ﮐﻤﺒﻮد ﻏﺬای ﻃﺒﯿﻌﯽ را ﺟﺒﺮان ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ داﻧﺸﻤﻨﺪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﮐﺸﻔﯽ ﯾﺎ رازی ﻣﯽ ﮔﺮدد، آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎی ﺑﯽﺷﻤﺎری اﻧﺠﺎم ﻣﯽدﻫﺪ و وﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ از اﯾﻦ آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﯽاﻧﺠﺎﻣﺪ و او را ﺑﻪ ﻣﻘﺼﻮد ﺧﻮد ﻣﯽرﺳﺎﻧﺪ، داﻧﺸﻤﻨﺪ ﻣﺰﺑﻮر روی ﻫﻤﻪ آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎی ﻗﺒﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﯽﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻮدﻧﺪ، ﺧﻂ ﺑﻄﻼن ﻣﯽ ﮐﺸﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻮال ﻣﺮدم ﻫﺰاران ﺳﺎل ﻋﻼج ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ را ﺟﺴﺘﺠﻮ نموده اند و در اﯾﻦ راه آزﻣﺎﯾﺸﺎت و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﻣﻀﺮ و زﯾﺎنﺑﺨﺸﯽ اﻧﺠﺎم داده اند ﮐﻪ اﯾﻦ آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﺮدم را از ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﻧﺠﺎت ﻧﺪاده اﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺳﺒﺐ توسعه ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﺷﺪه اﻧﺪ.
اﮐﻨﻮن ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺧﺎرج از ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻃﺒﯽ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﺎﯾﻞ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻋﻤﻞ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﻠﻞ اﺻﻠﯽ ﮐﻠﯿﻪ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ در درجه اول مرده خواری و در درجه دوم ﻫﻤﯿﻦ آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎی ﻃﺒﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻨﮏ از ﺷﻤﺎ ﭘﺰﺷﮑﺎن اﻧﺴﺎن دوﺳﺖ اﯾﺮاﻧﯽ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ آﯾﺎ ﺑﻌﺪ از اﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﻠﻞ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه و ﻋﻼج ﻗﻄﻌﯽ آنﻫﺎ ﮐﺸﻒ ﮔﺮدﯾﺪه ﺑﺎز ﻫﻢ ﻻزم اﺳﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎ و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﻣﻀﺮ اداﻣﻪ داد؟ آﯾﺎ ﻋﻘﻞ و ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﮑﻢ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮرده و ﻣﻀﺮ ﻗﺒﻠﯽ را ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺳﺎزﯾﺪ و از وﺳﯿﻠﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖآﻣﯿﺰ زنده خواری اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ؟
همچنین بخوانید: زیست شناﺳﺎن ﺳﯿﺎه را ﺳﻔﯿﺪ و ﺳﻔﯿﺪ را ﺳﯿﺎه ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ
ﺑﺪون ﺷﮏ زنده خواری ﯾﮕﺎﻧﻪ ﻋﻼج همه ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﮐﺎﻣﻼ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪه و ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ آن را اﻧﮑﺎر ﻧﻤﺎﯾﺪ و ﯾﺎ ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﻪ دارد. اﮔﺮ اﯾﻦ ﮐﺎر ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﺪاﺷﺖ ﺧﻮدم در ﻋﺮض ﻫﻔﺪه ﺳﺎل زنده خواری اﺣﺴﺎس ﻣﯽﮐﺮدم و از اﯾﻦ راه ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺸﺘﻢ. ﻣﻦ ﻣﯿﻠﯿﻮنﻫﺎ میلیون ﭘﻮل و اوﻗﺎت زﯾﺎدی ﺻﺮف ﻧﻤﻮده ام ﺗﺎ اﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ را ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﺮدم ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ. ﻣﮕﺮ دﯾﻮاﻧﻪ ﺑﻮدم اﯾﻦ ﻫﻤﻪ رﻧﺞ و ﻣﺸﻘﺖ را ﺑﯽﺧﻮد ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻢ؟ ﻣﮕﺮ ﻣﻦ دﺷﻤﻦ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮد و ﺧﺎﻧﻮاده ام ﺑﻮدم؟ ﻫﺰارﻫﺎ اﻓﺮاد ﺑﺸﺮ ﺑﺎ زنده خواری از ﻣﺮگ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﺠﺎت ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﻧﺪ و زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺪﯾﻮﻧﻨﺪ. ﻫﺮ ﯾﮏ از اﯾﻦ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺑﺮای ﻣﻦ ﻣﯿﻠﯿﻮنﻫﺎ ارزش دارد.
زﯾﺴﺖﻧﺸﻨﺎﺳﺎن ﻏﺮﺑﯽ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗﯽ ﮐﺮده اﻧﺪ و اﯾﻦ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت را ﺑﻪ ﺟﺎی ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺗﺤﻤﯿﻞ نموده اند. اﮐﻨﻮن ﻣﺎ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آنﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﯿﻢ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪﺗﺮ و ﻋﻤﯿﻖﺗﺮ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ و ﺑﻪ ﺟﺎی ﻋﻠﻢ ﻏﻠﻂ و ﻓﻼﮐﺖﺑﺎر اﯾﺸﺎن ﯾﮏ ﻋﻠﻢ ﺣﻘﯿﻘﯽ و ﻧﺠﺎتﺑﺨﺶ ﺑﻪ آنﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮزﯾﻢ. آنﻫﺎ ﻣﺠﺒﻮرﻧﺪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت ﺧﻮد را ﻗﺒﻮل ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﻣﺮدم رﻧﺞ دﯾﺪه ﯾﮏ ﻏﺬای ﺧﺪاداده در دﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ در ﺑﻪ در ﻣﯽﮔﺮدم ﺗﺎ اﯾﻦ ﻋﻄﯿﻪ ﺧﺪاﯾﯽ را ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻫﺪﯾﻪ ﻧﻤﺎﯾﻢ. ﭼﺮا ﺑﻌﻀﯽ اﺷﺨﺎص ﻧﻤﯽﺧﻮاﻫﻨﺪ اﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺰرگ را راﯾﮕﺎن از ﻣﻦ ﺑﭙﺬﯾﺮﻧﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﺷﯿﻄﺎن در دل ﻣﺮدم اﯾﻦ ﻗﺪر ﻣﺤﮑﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ اﺳﺖ؟ ﻣﮕﺮ اﯾﻦ ﻏﺬای ﺧﺪاﯾﯽ از داروی ﺳﺮﻃﺎﻧﯽ، ﮐﻤﺘﺮ ارزش دارد؟
بخشی از کتاب زﻧﺪه ﺧﻮاری (ﺧﺎم ﺧﻮاری) نویسنده : آ .د .آواﻧﺴﯿﺎن
از شما متشکریم که تا انتهای این مقاله با ما همراه بودید. سوالات خود را در قسمت “نظرات” با ما در میان بگذارید، همچنین اگر ایده یا نظری در رابطه با این مطلب دارید، خوشحال می شویم آن را با ما در میان بگذارید.
نمک هندی را با خواص درمان یبوست و نفخ، درمان اختلالات مفصلی، کمک به کاهش وزن، کمک به درمان مشکلات تنفسی، درمان مشکلات باد روده، درمان سوزش معده، کنترل کلسترول، پیشگیری از پوکی استخوان، درمان اسپاسم های عضلانی و گرفتگی ها، پیشگیری از افسردگی، کنترل دیابت، جلوگیری از ریزش مو، بدون هيچ اسانس و افزودنی شيميايی، از فروشگاه عطارک تهيه نماييد.